مدیرعامل«گروه صنعتی مینو» مطرح کرد:
تاثیر اقتصاد ناپایدار بر چرخه تولید تا مصرف
«مینو» نامی آشنا برای تمام ایرانی هاست که از حدود 65 سال پیش، انواع و اقسام محصولات جذاب و خوش طعم آن جایگاه خاصی در سبد غذایی مردم کشورمان دارد.
به گزارش روابط عمومی گروه صنعتی مینو، «مینو» نامی آشنا برای تمام ایرانی هاست که از حدود 65 سال پیش، انواع و اقسام محصولات جذاب و خوش طعم آن جایگاه خاصی در سبد غذایی مردم کشورمان دارد. این گروه صنعتی که در بیش از 6 دهه اخیر به تولید انواع موادغذایی و خوراکی و محصولات دارویی، آرایشی و بهداشتی مبادرت ورزیده، محصولات دوست داشتنی و خاطره انگیزی مانند «پفک نمکی»، «بیسکویت ساقه طلایی»، «بیسکویت رنگارنگ»، «آدامس شیک» و … را برای ما ایرانی ها تولید کرده است. این گروه صنعتی که فروشگاه های زنجیره ای «مینو مارت» را در کشور ایجاد کرده، حالا بنا دارد که در بیست و سومین نمایشگاه بین المللی شیرینی و شکلات، از چند محصول جدید خود رونمایی کند. در گفت و گویی که با حمیدرضا قدری، مدیرعامل «گروه صنعتی مینو» داشتیم ضمن بررسی آخرین وضعیت تولیدات و اقدامات این مجموعه، برخی مشکلات و چالش های صنعت غذا را مورد واکاوی قرار دادیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید.
در تابستانی که پشت سر گذاشتیم، قطعی برق صنایع به یکی از مشکلات اصلی بخش صنعت و از جمله صنعت غذا تبدیل شد. این ناترازی برق چه مشکلاتی را برای «گروه صنعتی مینو» به وجود آورد؟
قطع برق، آسیب بسیاری را به تولید وارد میکند که از جمله آنها می توان به ضایعات بسیار بالا و سوختگی دستگاهها اشاره کرد. همچنین مانع از تهیه و ارسال بهموقع سفارشات به بازار میشود. امسال «گروه مینو» از این موضوع لطمات زیادی را دید، زیرا برنامه قطع برق تغییر پیدا کرد.
یکی از مشکلات اصلی صنایع غذایی، تأمین مواد اولیه است؛ شرکت مینو در این رابطه با چه چالش هایی مواجه است؟
زمانی که اقتصاد ناپایدار میشود، قیمت محصول نوسان پیدا می کند، زیرا نحوه پرداخت قیمت مواد اولیه، نقدی میشود. از سوی دیگر قیمت تمام شده محصول قابل پیشبینی نیست؛ یعنی اگر بخواهیم از ابتدای سال تا انتهای سال به سمت ثبات برویم و با مصرفکننده، ارتباط باثبات داشته باشیم، این موضوع هم تحتالشعاع قرار میگیرد.
در رابطه با تأمین نقدینگی و سرمایه درگردش چه وضعیتی دارید؟
سیاستهای انقباضی دولت گریبان گیر ما هم شده است. این سیاست شاید از نظر عقلایی صحیح باشد اما در همه زمینهها پاسخگو نیست. شرکتهای تولیدی معمولاً برای جبران کسری خود از منابع پایدار استفاده میکنند اما در حال حاضر، این منابع دچار خدشه شده است و کسری منابع موجب شده که هزینههای بسیاری را پرداخت کنیم. ضمن اینکه بسیاری از تأمینکنندگان مواد اولیه بهدلیل شرایط بازار، تمایل به فروش نقدی دارند. از سوی دیگر شرایط ناپایدار وصول مطالبات ما را تحتالشعاع قرار داده است. بنابراین حفره بزرگی در چالش نقدینگی داریم که راهحلهای پیچیدهای دارد؛ یعنی اگر بخواهیم به منابع پایدار مراجعه کنیم، بانکها هم ما را به بازار سرمایه با نرخهای 42 درصد و 40 درصد ارجاع میدهند که اصلاً جوابگو نیست. بنابراین نسخه تولید را باید از نسخه سیاست انقباضی جدا کنند تا کشور تولید خود را پایدار نگه دارد. بهنظر من مسئولان باید تفکیکی بین بخشهای مختلف قائل شوند و نسخههای متفاوتی را برای بخشهای مختلف در نظر بگیرند.
یکی از مشکلات صنعت، اصرار دولت بر قیمتگذاری دستوری است اما تولیدکنندگان معتقدند که عرضه و تقاضا باید تعیین کننده قیمت باشد؛ در این رابطه چه پیشنهادات و نقطه نظری دارید؟
این موضوع در اقتصاد کلان متبلور است. اگر بخواهیم به صورت بخشی صحبت کنم، باید شرایط رقابتی و شناور شود. بهترین نوع اقتصاد، اقتصاد باز است اما اقتصاد ما، اقتصاد نیمه بسته ای است و اقتصاد نیمه بسته هم بخشینگر است. متأسفانه معمولاً اقتصاد نیمه بسته، بازدارنده چرخه پیشرفت میشود و بنگاهداری اقتصادی با این نوع اقتصاد چندان موافق نیست. اگر هدف بنگاه را در حاشیه سود، بقا و توسعه ببینیم، چرخه دچار مشکل میشود؛ بنابراین باید به حفظ وضع موجود رضایت دهیم و حفظ وضع موجود هم به معنای سقوط تولید و صنعت است.
باید توجه کرد که مؤلفههای سیاستهای اقتصادکلان کاملاً درهم تنیده هستند و باید مؤلفهها بهصورت کامل در کنار هم دیده شود و سیاست واحد و نسخه درستی برای آن پیچیده شود؛ در غیر اینصورت اقتصاد دستوری، چرخه معیوبی است که اقتصاد را دچار نقصان بزرگی میکند، کما اینکه در حال حاضر شاهد آن هستیم.
یکی از دلایل اینکه دولت می خواهد با اقتصاد دستوری قیمتها را پایین نگه دارد، این است که به مصرفکننده اجحافی نشود. اما در این شرایط از سوی دیگر شاهد کاهش کیفیت یا کمیت تولید هستیم. شما چه نظری در این رابطه دارید؟
اقتصاد تورمی یک ترجمه دارد و اخلاق را در جامعه تحتالشعاع قرار میدهد، زیرا همه میخواهند بمانند و برای ماندگاری نیازمند راهکار هستند. تنها راهکاری هم که برای آنها باقی میماند، کمفروشی یا کاهش کیفیت است که اثرات بدی روی اخلاق میگذارد و اخلاق کل جامعه را تحتالشعاع قرار میدهد. البته شرکت مینو از این موضوع مستثنی است و ما تلاش کردهایم استانداردهای خود را رعایت کنیم زیرا یک برند مهم هستیم.
امیدوارم مسؤولان و سیاستگذاران موفق شوند با سیاستهای کلان اقتصادی پایدار و برنامهای کار کنند که هم اخلاق رعایت شود و هم کیفیت افزایش بیابد و هم شرکتها موفق به معرفی خود در سطح بینالمللی شوند.
چندین سال است که صنعت بر سر اخذ مالیات بر ارزش افزوده دچار مشکلاتی با سازمان حمایت است. مالیات بر ارزش افزوده باید توسط تولیدکننده پرداخت شود یا مصرفکننده؟
در دنیا ارزش افزوده، یک باب بزرگ برای درآمدزایی و تأمین کسری بودجه و جلوگیری از تورم بیشتر است؛ بنابراین نمیتواند روش اشتباهی باشد. اما اثرات این چرخه باید در اقتصاد نمایان شود و زمانی که این اثرات دیده شود، مردم هم اظهار رضایت میکنند اما از آنجا که اثرات آن در اقتصاد دیده نمیشود، مردم همیشه از ارزش افزوده گلایهمند هستند. ارزش افزوده را تولیدکننده پرداخت میکند و نه مصرفکننده. یعنی تولیدکننده ارزش افزوده را در قیمتهای خود محاسبه میکند و مردم، قیمت مصرفکننده را پرداخت میکنند. ارزش افزوده محصول نهایی هم مستقیماً توسط تولیدکننده پرداخت میشود و به نوعی تولیدکننده تمام بار را به دوش میکشد. اگر تولیدکننده بخواهد قیمتها را خیلی بالا ببرد، کشش قیمتی منفی میشود و مصرفکننده رغبتی به خرید پیدا نمی کند. در مجموع فشار مضاعفی به تولیدکننده وارد می شود
زمانی صنعت شیرینی و شکلات در صادرات صنایع غذایی سرآمد بود، اما چندین سال است که صادرات افت کرده است. چرا شاهد بروز چنین اتفاقی هستیم؟
اگر بخواهیم با ترکیه بنچ مارک کنیم، این کشور در بازار دامپینگ میکند و دلیلش هم این است که هزینه اجتماعی اشتغال خود را از این راه میپردازد. وقتی ترکیه دامپینگ میکند و به محض اینکه پته گمرکی صادر میشود، بلافاصله 30 درصد به حساب تولیدکننده واریز میشود، به معنای آن است که این کشور میخواهد اشتغال خود را حفظ کند که به مثابه توسعه است و در نتیجه چرخه درستی بهوجود میآید.
اما در کشور ما قوانین متعددی وجود دارد که مانع بزرگی برای صادرات است. یک قانون این است که ارز حاصل از صادرات باید به کشور برگردد اما شرایطی که برای بازگشت ارز گذاشتهاند، کار را برای تولیدکننده دشوار کرده است، زیرا تحریمها اجازه این کار را نمیدهد. چرخه معیوب این کار، آن است که بسیاری از صادرکنندگان ارز را از داخل خریداری میکنند و تقاضا برای ارز افزایش می یابد. در واقع ارز را از بازار دلالی و سفتهبازی به قیمت 60 هزار تومان خریداری می کنند و 42 هزار تومان به دولت میدهند؛ بنابراین نمیتوان نام آن را صادرات گذاشت. در واقع به دلیل تحریم ها نه تنها نمی توان ارز حاصل از صادرات را به کشور انتقال داد بلکه با خرید ارز از داخل، تقاضا برای سفتهبازی ارز افزایش یافته و قیمت ارز هم رشد میکند؛ بنابراین این چرخه معیوب است و مسؤولان باید آن را باز مهندسی کنند و راهحلی بیابند تا صادرات به شکل واقعی انجام شود.
چندین سال است که به عراق و افغانستان صادرات داریم در حالیکه این، صادرات به حساب نمیآید و تا زمانیکه بازارهای اوراسیا و اروپا را فتح نکنیم، نمیتوانیم مدعی صادرات باشیم. چرا ما باید اصرار به حفظ بازارهایی مانند عراق داشته باشیم؟
شاید یکی از علل آن تحریمها باشد و البته علل دیگری هم میتواند داشته باشد. محصولات «مینو» در قفسههای کانادا و آمریکا دیده میشود و حتی به شکل قاچاق از کشور خارج می شود؛ زیرا امکان ارسال آن از مبادی رسمی وجود ندارد. اما اگر ما بخواهیم به شکل مستقیم وارد صادرات شویم، بنا بهدلایل بازدارنده این امکان وجود ندارد.
مینو از شرکتهای فعال در عرصه بورس است، اما می دانید که اگر در اقصینقاط دنیا مشکلی پیش بیاید، تأثیر آن در بورس ایران دوچندان است. به اعتقاد شما چرا به این شکل است و بهطور کلی حضور شرکتهای صنایع غذایی در بورس را چگونه ارزیابی میکنید؟
سرمایه موجودی ترسو و فّرار است و اگر اتفاق بینالمللی رخ دهد، در ابتدا سرمایه فرار میکند و در نتیجه بورس، دچار ریزش میشود. اما اگر امنیت برقرار باشد و اقتصاد از ثبات و پیشبینیپذیری برخوردار باشد، قاعدتاً سرمایه سرجای خود مینشیند و کار خود را انجام میدهد. بنابراین این مساله به سیاستهای بینالمللی بر میگردد. بحث دوم این است که ما چون پولهای سرگردان زیادی داشتیم، بازارسازها به نوعی سهام را تغییر دادند و آن از شاخص اصلی خارج کردند که علت هم، اقتصاد معیوب و ناپایدار است.
اشخاص حقیقی ثروت خود را در بورس از دست دادند، زیرا بازی با بازار سرمایه را بلد نبودند که علت آن هم اقتصاد ناپایدار و شرایط بینالمللی است. معتقدم هر چقدر پول در بورس تزریق کنیم، هیچگاه پایدار نمیشود مگر اینکه فونداسیون بهدرستی ریخته شود.
بنابراین سیاستهایی که اشکال دارد، بورس را دچار وقفه و خدشه کرده است. «مینو» شفافترین کارخانه صنایع غذایی در کشور است، البته این به منزله عدم شفافیت رقبا نیست اما شفافیت برای ما بسیار مهم است و سهامداران خرد بسیاری داریم و باید به انها پاسخگو باشیم.
شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان (گروه صنعتی مینو) بالغ بر 90 هزار سهامدار دارد؛ بنابراین بهترین اقدامی که میتواند این شرکت را پاسخگو کند، نظام بورس و نظام پاسخگویی به سهامدار است که برای ما یک مزیت محسوب میشود.
بهعنوان یکی از قدیمیترین کارخانههای صنایع غذایی در ایران، چه پیشنهادی برای وزیر جهادکشاورزی، وزیر اقتصاد و وزیر صمت در جهت رفع مشکلات این صنعت دارید؟
در دنیا نسخههای اقتصادی خوبی برای پیشرفت و توسعه اقتصادی وجود دارد و اگر رییس جمهور و وزرا، برنامهها را بر پایه اقتصاد علمی و برنامهای بگذارند، میتوان امیدوار بود. اما چنانچه بخواهند سعی و خطا کنند، وضعیت از این بدتر خواهد شد. توصیه من این است که از ظرفیت بالای دانشی و علمی کشور استفاده شود و مدلهای اقتصادی که آزمون خود را پس داده اند، مورد اجرا قرار بگیرد و نه مدلهایی که بارها شکست خورده است.
هجمه به صنعت غذا بسیار زیاد است و هیچ ارگانی پاسخگوی این هجمهها نیست. در این رابطه چه پیشنهادی دارید و آیا صلاح میدانید که کنسرسیومی برای پیشگیری از این هجمهها تشکیل شود؟
بازرسان سازمان استاندارد و وزارت بهداشت دائماً شرکتهایی مانند «مینو» که برند هستند را مورد سرکشی قرار میدهند و اگر سرکشی هم نکنند، ما قائل به اخلاق هستیم. ما باید به مردمی که به مینو اعتماد میکنند، پاسخگو باشیم زیرا امانتداران جان و سلامت مردم هستیم.
اما اینکه برخی اوقات اتفاقی رخ میدهد را نمیتوان به کل صنعت تعمیم داد. البته ذکر هر اتفاق هم نیاز به سند و مرجع دارد و باید یک مرجع قانونی آن را تایید کند. در برخی موارد شیطنت رقبا باعث میشود که صحبتهایی مطرح کنند اما نمیتوان آن را تعمیم داد.
پیشنهادم این است که اگر موضوعی وجود دارد که ذهن مردم را پریشان میکند، باید مستند باشد یکی از مسایل مهم، سواد رسانه است و اگر مردم از سواد رسانه برخوردار باشند، ضربه نمیخورند. این هم جزو نقش رسانههاست که باید ضمن اطلاعرسانی، مردم را آگاه کنند.
لطفا درباره آخرین وضعیت شرکت مینو، جدیدترین تولیدات و برنامههای جدید این شرکت توضیح دهید.
«شرکت مینو» در بیست و سومین نمایشگاه بین المللی شیرینی و شکلات، رونمایی از چند محصول جدید را انجام خواهد داد. شرکت مینو محصولات جدید و بهروز در حد استانداردهای بینالمللی تولید میکند.
یکی از این محصولات، آبنباتی بهنام «رسیتال» است که 6 دهم گرم، وزن دارد و فاقد قند بوده و خوشبوکننده دهان است. به طور کلی کارهای بزرگی در مینو انجام میشود اما لانچ محصول و تبلیغات به شکل گسترده انجام نشده است. «مینو» بیش از 400 SKU کالا دارد که شامل محصولات آردی و شکری است. محصولات آردی شامل بیسکویت و انواع کیک و محصولات شکری شامل انواع آب نبات، تافی و انواع شکلات است.
درباره فروشگاه های زنجیره ای «مینو مارت» هم کمی توضیح دهید.
«مینو مارت» 3 سال پیش متولد شده است. بنده در سال 1396 این ایده را در قاسم داشتم و شعبهای را در مشهد برای اولینبار افتتاح کردم. این شعبه بهعنوان فروشگاه عرضه مستقیم محصولات مینو است و هدف این بود که فروشگاههای زنجیرهای را بهعنوان تست و آزمون راهاندازی کنیم. پس از خروج بنده از مجموعه، همکاران کار بسیار قشنگی انجام دادند و فروشگاه را بهصورت زنجیرهای در آوردند و در حال حاضر 100 شعبه «مینو مارت» داریم که از استانداردهای بالاتری نسبت به رقبا برخوردار است.
«مینو مارت» یک فروشگاه مدرن کاملاً بهروز است که 100 شعبه آن موفق بودهاند و البته نواقصی داشته که در حال برطرف شدن است. این فروشگاهها مورد استقبال مردم قرار گرفته و محیط دلانگیز و خوبی دارد و به شدت در توسعه این فروشگاهها در سطوح بالاتر جدی هستیم.
«مینو مارت» یکی از استراتژیهای خوب گروه صنعتی مینو است و هدف آن این است که تنها محصولات «مینو» را ارایه ندهد بلکه سبد محصولات رقبا را هم عرضه کند که شروع جدی برای رقابت است. در واقع «مینو مارت»، بحث توسعه را دنبال میکند.
مردم تعصب بسیاری روی برند «مینو» دارند. «مینو» چگونه از این سرمایه مردمی حمایت میکند و آن را حفظ میکند؟
در باشگاه مشتریان، ما باید فعالیتهای خود را توسعه دهیم و در این بخش ضعف داریم.
اما از آنجا که از محصولات خود مطمئن هستیم، میگوییم که محصولات رقبا را هم در کنار خود قرار دهیم. بهطور قاطع میگویم که هیچ محصولی نتوانسته جایگاه بیسکویت ساقه طلایی را در دنیا بگیرد که این افتخار «مینو» است.
امروزه اصل بازاریابی میگوید که رضایت مشتری ارجح بر وفاداری مشتری نیست. درباره وفاداری مشتریان باید بگویم که «مینو» متعلق به تکتک ایرانیان است؛ منتها ما در بهرهبرداری از این موضوع و تعصب مشتریان، ضعف داشتیم و باید برنامههایی را تدوین کنیم که از این موضوع به نحو شایسته بهرهبرداری کنیم.
از چند محصول «مینو» نام میبرم؛ لطفاً در یک جمله کوتاه درباره آنها صحبت کنید.
«رنگارنگ» – رنگارنگ ذهن افراد را به دنیای رنگها و طعمها باز میکند.
«کام» – همیشه کام انسان را در خوشحالی و شیرینی قرار میدهد.
«آدامس شیک» – متعلق به افراد شیک است. ایرانیها در تمام دنیا، شیکترین و خوشپوشترین هستند.
«پفکنمکی» – ما ایرانیها یک اعتقادی داریم و میگویم اگر فرد بانمک باشد، بهتر از این است که زیبا باشد و زیباترین آدمها بانمکها هستند. بنابراین نمکیبودن از کلیدواژههای ما ایرانیهاست.
«ساقه طلایی» – «ساقه طلایی» برای تمام ایرانیان و متعلق به تمام نسلها است.